حمام در ایران قدیم
حمام كردن از ديرباز جزء ضروريات ايرانيان بوده است چه براى اداى واجبات دينى هم كه شده بود وجود حمام را ضرورى مىدانستهاند. گذشته از نقش ویژه حمام در مذهب و بافت شهری، کارکرد اجتماعی حمام و جنبه همگانی آن است. از آنجا که امکان ورود تمام مردم مسلمان از هر طبقه نژادی به حمامهای عمومی وجود داشت کارکرد اجتماعی حمام زیاد بود.
حمامهای عمومی در دوره قاجار محل ملاقات و دیدار افراد طبقات متوسط ایرانی بود. معاملات تجاری در حمام انجام میگرفت آنها در سربینه و در جای مخصوص جمع میشدند و چپق و قلیان میکشیدند، قهوه و چای مینوشیدند و خوراکی میخوردند و به یک نقطه نظر و نتیجه میرسیدند. آن زمان که در یک محله تعداد کمی حمام وجود داشت و خانهها هنوز دارای حمام خصوصی نبودند حمام مرکز اصلی انتقال اطلاعات به شما میآمد
در تهران قديم دو گونه حمام وجود داشت؛ يكى حمامهاى سرخانه يا خصوصى كه اعيان و اشراف در خانههاى خود مىساختند و ديگرى حمامهاى عمومى كه برای استفادۀ همگان بود.
حمامها براى سوار شدن آب معمولاً پايينتر از سطح زمين ساخته مىشدند بهعلاوه ملاحظۀ گرم و سردى هوا هم مىشد. كه پايينتر بودن ساختمان حمام از سطح زمين، زمستان آن را گرم و تابستان را معتدل مىساخت. يكى از شرايط مهم بناى حمام اين بود كه تمام بنا در عمق زمين واقع شده سقف آن مساوى زمين باشد بنا به اصطلاح «پشت» داشته باشد.
ساختمان حمامها
«اسكلتبندى حمامهاى عمومى و خصوصى شبيه به هم بود. اصولاً ساختمان حمام عبارت بود از چهار مكان:
اول راهرو يا پلههاى ورودى، سربينه (جايى كه در آن لخت شده يا لباس مىپوشيدند.)، راهرو ارتباطى ميان سربينه و گرمخانه، گرمخانه كه محل استحمام و كيسهكشى و صابونزدن و مشتمال و استراحت و خواب بود.
در پايينترين قسمت تونِ حمام را مىساختند تا بتواند آتش و حرارت را به زير خزينه و كف حمام برساند. تون حمام كوره و آتشدانى بود كه در آن سوخت كورۀ دسته میشد.
در ساختمان حمام نكات ظريفى جهت رعايت سلامت مراجعين در نظر گرفته مىشد. ازجمله اينكه راهرو ورودى معمولا دراز بود و پاگردها پلههاى زيادى داشتند تا مشترى ناگهان از هواى گرم يا سرد و وارد هواى مخالف نشود. ديگر اينكه معمولاً سربينه و راهرو ميان آن و گرمخانه را كمى گرمتر نگاه مىداشتند.
ورودى حمام عبارت بود از در كوچك معمولى چوب تختهاى شبيه در حياط با چفت و ديزه و گل ميخهاى درشت و سردر معمولاً نقاشى شده از تصاوير صحنههاى نبرد پهلوانان باستانى مانند جنگ رستم و سهراب و رستم و اشكبوس و رستم و اسفنديار در اين معنى كه حمام استحمامكننده را نيرومند مىسازد.
بعد از در شش پلۀ سنگى يا آجرى قرار داشت و بعد از آن پاگردى جهت تنفس و رفع خستگى و اينكه پلهها زياد به نظر نيايد. در اينجا چند پلۀ ديگر قرار داشت و در ورودى يكلته و پشت آن يك پاگرد ديگر بود كه با صحن سربينه و صفهها و خود سربينه بود.[1]
حمامهاى عمومى در ساعات اوليۀ صبح به زنان اختصاص داشت. ساعت شروع كار حمام در هر محلۀ شهر با صداى بوق اعلام مىگردید. وروديۀ حمامهاى عمومى چون از محل عوايد موقوفات نگهدارى مىشدند، خيلى ناچيز بود.
زنان و دختران طبقه متوسط و پایین جامعه به شکل دسته جمعی به حمام میرفتند و زنان طبقات بالا عمدتاً از حمامهای خصوصی در منازلشان بهره میبردند. آنها به گفتگو و خبررسانی میپرداختند و در پارهای از موارد حتی مشاجره و مناظرههای شدید میان آنها درمیگرفت، صحبت از ازدواجها در حمام صورت میگرفت و دختران در حمام انتخاب میشدند.
انواع سحر و جادو برای رفع مسائل و مشکلات گوناگون که عمدتاً زنان با آنها دست به گریبان بودند…
تصویر: حمام سلطان امیر احمد که در سال 1375 توسط شهرداری بازسازی شد
[1]. شهیدی، حسین، 1383، سرگذشت تهران، تهران، راه مانا، ص ۴۱5.